عشق بی نظیر من فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
فونت زيبا ساز
عشق بی نظیر من
به وبلاگ 13731121 خوش اومدین
نوشته شده در تاريخ جمعه 14 بهمن 1398برچسب:, توسط مهدی کامیاب |

روزی ...

یه  دختر و پسر كه روزی همدیگر را با تمام وجود دوست داشتن،بعد از پایان ملاقاتشون با هم سوار یه ماشین شدند و آروم كنار هم نشستن ...

دختر  میخواست چیزی رو به پسر بگه، ولی روش نمیشد ...

پسر  هم كاغذی رو آماده كرده بود كه چیزی رو كه نمیتو نست به دختر بگه  تو اون نوشته شده بود ...

پسر  وقتی دید داره به مقصد نزدیك میشه، كاغذ رو به دختر داد؛

دختر  هم از این فرصت استفاده كرد و حرفش رو به پسر گفت،كه شاید پس از پایان حرفش پسر از ماشین پیاده بشه و دیگه اون رو نبینه؛

دختر قبل از این كه نامه ی پسر رو بخونه ،به اون گفت:

دیگه از اون خسته شده،دیگه مثل گذشته عشقش رو نسبت به اون از دست داده، و الان پسر پیدا شده كه بهتر از اونه...

پسر در حالی كه بغض تو گلوش بود و اشك توی چشماش جمع شده بود،با ناراحتی از ماشین پیاده شد...................تو همین حال ماشینی به پسر زد، و پسر درجا مُرد.

دختر كه با تمام وجود در حال گریه بود، یاد كاغذی افتاد كه پسر بهش داده بود، وقتی كاغذ رو باز كرد؛ پسر نوشته بود:

اگه یه روز تركم كنی،میمیرم...

 و این بود پایان عشق پسر عاشق...

 

                                                                                             

یه نصیحت به دخترا و پسرا  همدیگرو هیچ وقت نرنجونین انتقام عشق بد انتقامیه ...

 



سلام دوست عزیز خوش اومدی لطفاً ثبت نام کنید

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.